ایستگاه آخر

مرا سفر به کجا می برد...

ایستگاه آخر

مرا سفر به کجا می برد...

بعد از 45 روز که از خدمت گذشت بالاخره چند روزی مرخصی گرفتم و الان در کنار خانواده و توی خونه هستم.

بدی مرخصی اینه که بعد از اون دیگه آدم دوست نداره به اون پادگان لعنتی برگرده. بدم میاد از اون همه ریایی که توی پادگان وجود داره... بدم میاد از نماز خوندن های اجباری... بدم میاد از پادگانی که بیشتر سربازان فقط برای اینکه چند روز مرخصی تشویقی بگیرند نماز می خونن! از پادگانی که سربازان زیادی توی اون معتاد شدن و بعد از اتمام خدمت مقدس سربازی! می خوان آینده مملکت رو بسازن٬ بدم میاد از...

ضمیمه روز شنبه روزنامه ایران که در مورد انتخابات بود رو دیدم. جالب اینجاست این ویژه نامه تمام رنگی، 4 ماه بعد از انتخابات چاپ شده و قیمت اون فقط 100 تومانه!

 

*  *  *  *  *

  

این نه آن آبست کاتش را کند خاموش.

با تو گویم، لولی لول ِ گریبان چاک!

آبیاری می کنم اندوه زار ِ خاطر خود را؛

ز آن زلال تلخ شور انگیز...

...................................................... مهدی اخوان ثالث

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد